استاد شهید مرتضی مطهری: هیچکس نیست که اخلاق را نشناسد یا نداند که عدالت تا چه اندازه ضرورت دارد. مشکل کار در مرحله اجراست. آن وقتی که انسان میخواهد یک اصل اخلاقی را رعایت کند میبیند منافعش در یک طرف قرار گرفته و اخلاق در طرف دیگر، میبیند راستگویی در یک طرف قرار گرفته و منفعت و سود در طرف دیگر... اینجاست که میبینیم بشر که دم از اخلاق و عدالت میزند، پای عمل که میرسد ضداخلاق و ضدعدالت عمل میکند. آن چیزی که پشتوانه اخلاق و عدالت است و اگر در انسان وجود پیدا کند انسان به سهولت راه اخلاق و عدالت را در پیش میگیرد و سود را کنار میزند تنها ایمان است. چه ایمانی؟ ایمان بهخود عدالت و ایمان بهخود اخلاق. چه وقت انسان به عدالت بهعنوان یک امر مقدس و به اخلاق بهعنوان یک امر مقدس ایمان پیدا میکند؟ آن وقت که به اصل و اساس تقدس یعنی خدا ایمان داشته باشد. لهذا بشر عملاً به آن اندازه به عدالت پایبند است که به خدا معتقد است، آن اندازه عملاً به اخلاق پایبند است که به خدا ایمان دارد. مشکل عصر ما همین است. خیال میکردند که علم کافی است؛ اگر ما عدالت و اخلاق را بشناسیم و به آنها عالم باشیم کافی است برای اینکه اخلاقی و عادل باشیم. ولی عمل نشان داد که اگر علم منفک از ایمان بشود، نهتنها برای اخلاق و عدالت مفید نیست بلکه مضر هم هست. مصداق قول سنایی میشود که «چو دزدی با چراغآید، گزیدهتر برد کالا». اما اگر ایمان پیدا شد، اخلاق و عدالت پابرجا میشود. اخلاق و عدالت بدون ایمان مذهبی مثل نشر اسکناس بدون پشتوانه است. ایمان مذهبی که آمد، اخلاق و عدالت هم میآید.
منبع: کتاب آزادی معنوی، صفحه ۹۲
«اخلاق» با «ایمان» چه رابطهای دارد؟
در همینه زمینه :